در اوائل اسفند 1358 پس از ابلاغ احکام رهبر فقيد انقلاب، آيتالله سيد محمد حسيني بهشتي و آيتالله موسوي اردبيلي به عنوان رياست ديوانعالي کشور و دادستان کل کشور به قوه قضائيه رفتند. در آن زمان شش ماهي بود که «حسين محمد نبي» داديار دادسراي تهران شده بود. در ضمن سرپرست دفتر وزير دادگستري نيز بود. در آن زمان احمد صدر حاج سيد جوادي از وزارت دادگستري رفته بود و هيأتی سه نفره سرپرستي دادگستري را بر عهده داشت. زماني که آيات بهشتي و اردبيلي کار خود را در قوه شروع کرده بودند و مرحوم سيدهاشم طباطبايي، رئيس شعبه 4 ديوانعالي کشور به عنوان عضو سوم قرار گرفته بود. محمد نبي نيز در کميسيون حقوقي شوراي انقلاب، نماينده دادگستري بود. به اين ترتيب او از خاطرات کاري خود ميگويد:
اطلاعات شهيد دكتر بهشتي در مورد مسائل بينالمللي به روز بود و مسائل داخلي را نيز به خوبي رصد ميكردند. هفته اول آغاز به كار، ايشان بحث فراواني در گرفت كه دادگستري را بايد منحل كرد و از نو سيستمي را جايگزين آن كرد. بنده در جلسهاي خدمت ايشان عرض كردم، اجازه بدهيد نسخهاي از احكام صادره قبلي شعبات ديوانعالي كشور را خدمت شما بدهم ملاحظه فرماييد. زيرا در دادگستري قضات شريف و دانشمند و آگاه به امور فقهي داريم و آرای آنان را حتماً اگر مطالعه فرماييد بحث انحلال منتفي خواهد شد. ايشان قبول كردند و بنده سه دوره رونوشت احكام شعبات ديوانعالي كشور را از سال 1321 تا 1350 گرفته و به ايشان دادم. در جلسه بعدي شوراي سه نفر سرپرستي دادگستري ايشان فرمودند بعضي از اين آراء مينياتور اسلام است و به نظرم حرف شما درست بوده، بايد دادگستري بماند اما اصلاح شود.
كار بزرگ ديگري كه ايشان داشتند از همان اوايل ورود هفتهاي دو روز يكشنبه و سهشنبهها در سالن اجتماعات كاخ دادگستري افرادي كه مشكلات قضايي داشتند و يا مشكلات ديگري كه به دستگاههاي ديگر دولتي ارتباط داشت را وقت ميدادند كه بيايند و مشكلات را مطرح كنند و در اين جلسات از ابتدا بنده در خدمت ايشان در سالن مستقر ميشديم و ايشان ميگفتند بايد جامعهشناسي را داشته باشيم و از نزديك با مشكلات مردم روبهرو شويم كه بشود راه چارهاي براي مشكلات مردم پيدا كرد و اين ملاقاتهاي عام تا زمان شهادتشان ادامه داشت و همان روش را ما در خدمت ايشان انجام ميداديم. البته امروزه در قوه قضائيه بعضي از مسوولين محترم همين روش را دارند.
خاطره ديگري كه بايد عرض كنم، در سال 59 است كه همان اوايل سال تقاضايهاي زيادي براي مصاحبه با ايشان از ناحيه خبرگزاريهاي خارجي ايشان رسيد. برنامهريزي كردند چهارشنبهها صبح اين جلسه انجام شود، من به ايشان گفتم فردا اولين جلسه را داريم از واحد اداره ترجمه مترجم بيايد، ايشان فرمودند خير خودمان جواب ميدهيم مشكلي نيست. بنده ميدانستم ايشان زبان آلماني قوي دارند اما ساير زبانهاي خارجي را نميدانستم آشنايي دارند به هر حال جلسه روز بعد آغاز شد و ايشان پاسخ خبرنگاران را به زبانهاي انگليسي و آلماني و عربي دادند و پس از پايان جلسه فرمودند ديديد نيازي به مترجم نداشتيم. ايشان بسيار قوي به زبانهاي مذكور صحبت ميكردند.
حضور آيتالله دكتر بهشتي در قوه قضائيه پشتوانهاي عظيم بود تا مشكلات پيشروي قضات و كاركنان به حداقل برسد، و مشكلات متعددي كه در شهرهاي مختلف عليه قضات و كاركنان دادگستري ايجاد ميشد با پيگيري ايشان همه آنها حل ميشد. نظرات ايشان در تصويب قانون اساسي براي همه انكارناپذير است، تاسيس پليس قضايي از اقدامات ارزنده ايشان بود كه خدمات بزرگي به قوه قضائيه شد كه بايد جداگانه در مورد آن بحث كرد. ايشان در مورد تعريف جرم سياسي و تشكيل هيأت منصفه نيز نظرات خاصي داشتند.
به هر حال همانگونه كه گفتم، سياستمداري موفق و مديري ارزشمند و پشتوانهاي عظيم براي انقلاب اسلامي بودند، ايشان در فكر كمك به همه مردم از هر طبقه بودند. براي ايشان جدا كردن طبقات مردم از يكديگر امري غيرموجه بود. او بحث قسط و عدل را براي جامعه ضروري ميدانست. ايشان به هر حال باعث ايجاد رابطه صحيح بين انسان و مكتب اسلام بود.